طلب حاجت برای فرزند سالم
کریمــا! گرفتار آن دردم که تو درمان آنی ـ بنده آن ثنا ام که تو سزای آنی من در تو چه دانم؟ تو دانی ـ الهی نمی توانم که این کار بی تو بسر برم . الهی از آنچه نخواستی چه آیــــد؟ و آنرا که نخواندی کی آیــد؟ کی آید؟کی آید؟ کی آید؟ نا بایسته را جواب چیست؟ تلخ را چه سود اگر آب خوش در جوار است؟ و خار را چه از آن که بوی گل در کنار است ـالهی ما را بر این در گاه همه نیاز روزی بود که قطره از آن شراب بر دل ماریزی . مهربانا اکنون که در غرقابم دستم گیر که افتادم الهی میلرزم از آنکه نه ارزم چه سازم جز از آنکه می سوزم تا از این افتادگی بر خیزم ـ الهی آب عنایت تو به سنگ رسید سنگ بارگرفت سنگ درخت رویانید درخت میوه با...
نویسنده :
َشقایق افشار
9:49